چیزهایی هست که نمی دانم
می دانم سبزه ای را بکنم خواهم مرد
من پر از نورم و شن
وپر از دار و درخت
پرم از راه از پل از رود از موج
پرم از سایه ی برگی در آب
اما
چه درونم تنهاست

دلنوشته ها و متون زیبا …
چیزهایی هست که نمی دانم
می دانم سبزه ای را بکنم خواهم مرد
من پر از نورم و شن
وپر از دار و درخت
پرم از راه از پل از رود از موج
پرم از سایه ی برگی در آب
اما
چه درونم تنهاست