Its not Your Way

این رسمش نیست
که بیخبر بروی
و تا خدا خداست و
زندگی باقی است
چشم براهم بگذاری

این رسمش نیست
به بهانه عشق ومحبت
در پیله تنهایی مچاله ام کنی
میان اینهمه اندوه بیخبر رهایم کنی

نه، این رسمش نیست
بروی و پشت کنی به تمام خاطره ها
به تمام پیوندی که میان ما بسته شد
به بوی اقاقی، به مشاعره با ماه
به تمام شبهایی که پراز آواز شد

این رسمش نیست
که نخواهی دیگر از تو بنویسم
از عشق و مهربانیت
از خوبیهایت
این رسم آنهاییست که
جز دلشکستن و غرور چیزی نمیدانند
نه این رسم تو نیست
برگرد

Leave a Reply