رمضان

گفتی به لبم لب نزنی چون رمضانست!
هنگام فروخوردن امیال نهانست!!
گفتم به فدای قد رعنای تو ای یار،
بیمارم و این روزه برای دگرانست!
گفتی که ببین، ما همه مهمان خداییم
او شاهد این بی شرمی و کفر عیانست.
گفتم که خدا از دل انسان خبرش هست
خود خالق این قلب پریش و نگرانست.
گفتی که مسلمانم و در فکر بهشتش،
این کوشش بیهوده ی تو، تاچه زمان است؟
گفتم که به ره مانده ی لبهای تو هستم
انفاق کن ای حور که هنگام اذان است.

Leave a Reply