Sometimes I Miss Myself

گاهی دلم برای خودم تنگ میشود
ازبس حضور ناب تو پر رنگ میشود
دنبال خویش هستم  وپیدا نمی کنم
“من بودنم” با تو هماهنگ می شود
شاید ترا برای دلم افریده اند
دل تنگ غیر, به نیرنگ می شود؟
مرغ دلم که نغمه شیوا بلد نبود
با لحن دلفریبت ,شباهنگ میشود
بامن بمان که بی تو نفس گیر می شوم
بی تو دلم برای خودم تنگ می شود
یک باغ نسترن زتو ترسیم می کنم
آری! ز تو ,وجود من ارژنگ می شود
شاه منی زکشورجانم  -مرو- مرو
تیمور وار پای دلم لنگ می شود
یک شهر بی تو درنظرم حبس گشته است
مغلوب عشق تو یله, درجنگ میشود
زان تابناک آتش پنهان بمن بتاب
شریان من پراز می~ گلرنگ میشود
ازمن مگیر خودرا که گمنام می شوم
بی تو تمام حیثیتم ننگ میشود
بی تو دلم برای خودم تنگ می شود

One Reply to “Sometimes I Miss Myself”

  1. بی تو طوفان زده دشت جنونم
    صید افتاده به خونم
    تو چه سان میگذری غافل از اندوه درونم
    قطره ای اشک درخشید به چشمان سیاهم
    تا خم کوچه به دنبال تو لغزید نگاهم
    تو ندیدی
    نگهت هیچ نیفتاد به راهی که گذشتی
    بی تو من در همه شهر غریبم
    بی تو کس نشنود از این دل بشکسته صدایی
    بر نخیزد دگر از مرغک پر بسته نوایی
    تو همه بود و نبودی
    تو همه شعر و سرودی
    چه گریزی ز بر من
    که زکویت نگریزم
    گر بمیرم ز غم دل
    با تو هرگز نستیزم
    من و یک لحظه جدایی
    نتوانم نتوانم
    بی تو من زنده نمانم

Leave a Reply