I write to your eyes …

به چشمان مهربان تو می نویسم
حکایت بی انتهای عشق را
تا بدانی که محبت و عشق را
در چشمان تو آموختم
و با تو آغاز کردم
پس برایم بمان
تا عشقم را تا ابد نثارت کنم.
تا انتهای جاده زندگی با من بمان
که زیباترین شعر زندگی را برایت نجوا کنم
میخواهم این را بدانی که صادقانه
و عاشقانه دوستت دارم

2 Replies to “I write to your eyes …”

  1. نگاهم را می دزدم از تمام آدم هایی که تو نیستند … توی چشم های تصویرت نگاه می کنم و با خودم زمزمه می کنم بلند بلند که:محشره این که دارمت …

  2. دلتنگی‌های آدمی را

    باد ترانه‌ای می‌خواند،

    رویاهایش را

    آسمان پرستاره نادیده می‌گیرد،

    و هر دانه برفی

    به اشکی نریخته می‌ماند.

    سکوت،

    سرشار از سخنان ناگفته است؛

    از حرکات ناکرده،

    اعتراف به عشق‌های نهان

    و شگفتی‌های بر زبان نیامده.

    در این سکوت،

    حقیقت ما نهفته است.

    حقیقت تو

    و من.

Leave a Reply