پيرهن بر تن نمايد کشتزاران از بهار
رنگ رستن مي پذيرد گلعذاران از بهار
نوبت دي سر رسيد و حس رويش بر شکفت
بوي گل بايد بياموزيم هزاران از بهار
پير سرما رهنمون بايد به پستوي زمان
زندگي از نو بايد چون بهاران از بهار
مکتب نوروز در پيش و کتاب زندگي
درسها بايد گرفتن بيشماران از بهار
هفت سين زندگي را بر فروزيد از صفا
مهر ايزد در دل ما چشمه ساران از بهار
مخمل سبزي به تن گيرد طبيعت شادباش
بوي جادو مي پذيرد درّ باران از بهار
