۶ سالمه … با اینکه سرما خوردم اما اومدم تو کوچه … چند روزی میشه که مامان خونه نیست … چشاش خیلی قشنگه … روشنه … ولی هیچوقت منو تو بازی راه نمی ده …
۱۷ سالمه … مامان واسه همیشه ما رو ترک کرد … یعنی بابا رو ترک کرد … لیلا بازم قهر کرده … جدیدا خیلی بی رحم شده … هرچی دلش می خواد میگه…
۲۴ سالمه … صدای موزیک همسایه داره دیوونم می کنه … به سلامتی لیلاخانوم عروس شده … دوست داشتم ببینمش … هی …
۳۱ سالمه … بابا به رحمت ایزدی شتافت … شوهر لیلا می خواست خونه رو بخره … دو برابر قیمت … ولی واسه اینکه حرصش در بیاد ندادم …
۴۶ سالمه … خونه … کله پزی … اداره… چلوکبابی … اداره … خونه … حتی جمعهها !
۵۲ سالمه … پسر لیلا کارمند منه … پدرسگ فتوکپی باباشه …
۶۱ سالمه … یه بارون ساده بهونه خوبی بود که هیچکس سر خاک من نباشه … به جز یه نفر … عینک دودیش نمی ذاره چشای روشنشو ببینم …
coup d’etat
دیشب دلم کودتا کرد
تو را می خواست….
دوره دموکراسی گذشته
سرکوبش کردم !
Every One is Dead
دوستی می گفت
خیلی سال پیش که دانشجو بودم، بعضی از اساتید عادت به حضور و غیاب داشتند
تعدادی هم برای محکم کاری دو بار این کار را انجام میدادند، ابتدا و انتهای کلاس ، که مجبور باشی تمام ساعت را سر کلاس بنشینی.
هم رشته ای داشتم که شیفته ی یکی از دختران هم دوره اش بود.
هر وقت این خانم سر کلاس حاضربود، حتی اگر نصف کلاس غایب بودند، جناب مجنون می گفت:
استاد همه حاضرند!
و بالعکس، اگر تنها غایب کلاس این خانم بود و بس، می گفت:
استاد امروز همه غایبند، هیچ کس نیامده!
در اواخر دوران تحصیل ازدواج کردند و دورادور می شنیدم که بسیار خوب و خوش هستند.
امروز خبردار شدم که آگهی ترحیم بانو را با این مضمون چاپ کرده است:
“”هیچ کس زنده نیست … همه مردند””
Goodbye
چــرا آدمـــا نمیـــدونن بعضــــــــی وقتهــــا خـــــداحافـــــظ یعنـــــــی :
” نــــذار برم “
یعنـــــــی بــرم گــــردون
سفــــت بغلـــــم کـــن
… … … … … … ســـــرمو بچـــــسبـــون به سینــــه ت و
بگــــــو :
“خدافــــظ و زهــــر مـــار
بیخــــــود کــــردی میگی خدافـــــظ
مگـــــه میـــذارم بــــری؟!!
مــــــگه الکیــــــــه!!!!”
God Asked
خدا پرسید :
می خورید یا میبرید؟
و من پاسخ دادم:
می خورم!
چه میدانستم لذتها را می برند , حسرتها را می خورند…!!!
Halal
نگاهت مثل عشق من زلال است
تورا دیدن،نبوسیدن،محال است
به حکم عشق بوسه بر لبانت
حلال اندر حلال اندر حلال است!!!
My Hearts Bank!
دل من بانک احساسات بود
هر موقع محبت کم میاورد
منو دستگاه ATM خودش میدید
یکم خودشو لوس می کرد
هر چقدر میخواست احساس می کشید بیرون
حالا که حسابشو پیش من بست،
تازه فهمید خدمات 24 ساعته یعنی چی !
متاسفم برات ای دل ساده
I’ve Lost U Today…!
تورا گم کرده ام امروز
وحالا لحظه هاي من
گرفتار سکوتي سرد و سنگينند
وچشمانم
که تا ديروز به عشقت مي درخشيدند
نمي داني چه غمگينند
نمي دانم چه خواهد شد
پر از دلشوره ام
بي تاب ودلگيرم
کجا ماندي که من بي تو
هزاران بار ، در هر لحظه مي ميرم
Scared
باید از بهترین دوست ترسید، هیچکس روح تو را آنقدر عریان ندیده است که جای زخم ها را بداند.
Its Raining !
حالا که آمدی،
حرفِ ما بسيار،
وقتِ ما اندک،
آسمان هم که بارانیست …!
به خدا وقت صحبت از رفتنِ دوباره و
دوری از ديدگانِ دريا نيست!
سربهسرم میگذاری … ها؟
میدانم که میمانی
پس لااقل باران را بهانه کُن
دارد باران میآيد.
