Walking Again

این بار هم که
تاول پاهایم خشک شود
دوباره عاشقت می‌شوم
دوباره راه می‌افتم
دوباره
گم می‌شوم.

sensivity

تموم شهر خوابيدن
من از فكر تو بيدارم
يه روز ميفهمي از چشمام
چه احساسي به تو دارم

Gravity

زهرا،
زمین به کدام جاذبه اش می نازد
وقتی
پاهای من
به سمت تو کشیده می شود

rumor !

هر زمان شايعه اي روشنيديدو يا خواستيد شايعه اي را تکرار کنيد اين فلسفه را در ذهن خود داشته باشيد! در يونان باستان سقراط به دليل خرد و درايت فراوانش مورد ستايش بود. روزي فيلسوف بزرگي که از آشنايان سقراط بود،با هيجان نزد او آمد و گفت:سقراط ميداني راجع به يکي ازشاگردانت چه شنيده ام؟ سقراط پاسخ داد:”لحظه اي صبر کن.قبل از اينکه به من چيزي بگويي از تومي خواهم آزمون کوچکي را که نامش سه پرسش است پاسخ دهي.”مرد پرسيد:سه پرسش؟سقراط گفت:بله درست است.قبل از اينکه راجع به شاگردم بامن صحبت کني،لحظه اي آنچه را که قصدگفتنش را داري امتحان کنيم. اولين پرسش حقيقت است.کاملا مطمئني که آنچه را که مي خواهي به من بگويي حقيقت دارد؟مرد جواب داد:”نه،فقط در موردش شنيده ام.”سقراط گفت:”بسيار خوب،پس واقعا نميداني که خبردرست است يا نادرست . حالا بيا پرسش دوم را بگويم،”پرسش خوبي”آنچه را که در موردشاگردم مي خواهي به من بگويي خبرخوبي است؟”مردپاسخ داد:”نه،برعکس…”سقراط ادامه داد:”پس مي خواهي خبري بد در مورد شاگردم که حتي درموردآن مطمئن هم نيستي بگويي؟”مردکمي دستپاچه شد و شانه بالا انداخت سقراط ادامه داد:”و اما پرسش سوم سودمند بودن است.آن چه را که مي خواهي در مورد شاگردم به من بگويي برايم سودمند است؟”مرد پاسخ داد:”نه،واقعا…” سقراط نتيجه گيري کرد:”اگرمي خواهي به من چيزي رابگويي که نه حقيقت داردونه خوب است و نه حتي سودمند است پس چرا اصلا آن رابه من مي گويي؟

sensation

منو حالا نوازش کن.. که این فرصت نره از دست
شاید این آخرین باره.. که این احساس زیبا هست
منو حالا نوازش کن.. همین حالا که تب کردم
اگه لمسم کنی شاید.. به دنیای تو برگردم

A love Song

مگسي را کشتم
نه به اين جرم که حيوان پليديست بد است
و نه چون نسبت سودش به ضرر يک به صد است
طفل معصوم به دور سر من ميچرخيد
به خيالش قندم
يا که چون اغذيه ي مشهورش تا به آن حد گندم
اي دو صد نور به قبرش بارد
مگس خوبي بود
من به اين جرم که از ياد تو بيرونم کرد
مگسي را کشتم.

Heartbroken

خدایا حواست کجاست!؟
دلشکسته ام
…………
نکند سر گرم درخت و چراغهای رنگی کریسمس شده ای !؟؟

…نکند این روزها و شب ها به تمام کلیساهای دنیا سرک می کِشی
تا ببینی چند شمع روشن نذر فرزند آسمانیت کرده اند !؟؟

یا سرگرم آبستن کردن ” مریم ” به مسیح ِ دیگری !؟؟

خدایا … حواست هست !؟؟؟

دلشکسته ام

what You did with me …

در کودکی
با سایه ها قایم موشک بازی می کنیم
در میان سالی
با عشق
پیر که می شویم
با خاطرات
تو اما
ترتیب این بازی رابه هم ریخته ای